• وبلاگ : منم...دشنام پست آفرينش،نغمه ي ناجور...
  • يادداشت : ...شبيه تو!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + روياي شب 

    حلقه زنداني شد به جرم اسير كردن . حلقه به زماني فكر كرد كه يك خط راست بود و در راهي قدم گذاشته بود كه در انتهات فهميد غلط است . به عشق ابتدا و ريدن به او فكر مي كرد . پرنده شاهد عشق آندو بود ابتدا را به انتها رساند اما ضامن اين كار اسير شدنش بود آندو به هم رسيدند ؛ به قيمت اسير شدنه پرنده . اندو با هم حلقه شدند به دور پاهاي پرنده كه در تنهايي خود شاهد عشق ابتدا و انتها بود .