وبلاگ :
منم...دشنام پست آفرينش،نغمه ي ناجور...
يادداشت :
از زندگي دوباره مي ترسم...
نظرات :
1
خصوصي ،
1
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد محمدي
سلام خانم سيدي.وقتت بخير.اول ميخوام يه تعريف کنم ازت براي اينکه ذهن بازي داري و اين و به راحتي ميشه از انتخاب واژه ها و طرز به کار بردنشون توي شعرت فهميد ولي يه نقد فني ام دارم.قافيه ي(منم و ظاهرم)براي رديف(خط بخورد) درست نيست مثل(رد پاي من و پشت پاي من) که قبل از رديف(مي ترسد)گذاشتي.براي اينکه توي شعر چهارپاره نميشه مثل يه ترانه ي محاوره اي قوافي که از يه ريشه نيستن رو انتخاب کرد.راستي قسمت سوم شعرت بيشتر از فوق العاده بود(در وحشتم از دو تا شدن تيشه بزن من راضي ازين فرود بالاجبارم).در مورد شعر سپيدتم بايد بگم که به طرز زيبايي معصوميت خانم ها رو قربانيه بي رحمي مرد ها کردي ولي هميشه هم اينطور نيست دوست خوبم.احساست هميشه شاد و جاري
پاسخ
سلام محمد محمدي عزيز؛نقدهات در مورد چهارپاره کاملا درست و به جاست،مرسي؛اين چهاپاره واسه 18 سالگيمه؛به طبع اونموقع اطلاعات شعريم خيلي ضعيف بوده و اين اشکال ها از همون بي تجربگي اونموقع نشأت گرفته و در مورد نقد شعر دوم هم فقط مي تونم اين و بگم:(...به زنان که/به هر کجاي اين زمين/در زندان به سر مي برند "حسين پناهي")...و باز هم مرسي از اين که واسه شعرام وقت مي ذاري و مي خوني و نقدشون مي کني...بزرگواريت مستدام...