فمنیست نیستم...فقط می خواهم تکه های شکسته ی شاهکار خلقت را توی قاب سرزمینم، به هم بند بزنم... نگو بانو! حقیقت می گه رو نیستی دروغات نقش من رو خط خطی کردن بذار یک جور دیگه روبرو شم با کسایی که تو رو با من یکی کردن! هنوزم قصه با غصه شروع می شه هنوزم پشت سنت زنده به گورم تُو بند بردگی و بندگی گیرم هنوز شرعا وَ قانونا کر و کورم! تُو شرع دلبخواه تو، تُو زنجیرم تُو قانون خدا آزاد بودم من گوش مردونگیت و پنبه پُر کردی همون وقتایی که فریاد بودم من ...نگو بانو...بگو ابزار تن بودن! فقط طرح ظریفی از بدن بودن! با شهوت می کِشی تصویر نقشم رو نگو بانو...بگو اجبار"زن بودن"! واسه تو دامن معراج بَر بودم واسه دردام دوای بی اثر بوذی که احساس زنونه رو زبونم موند... که بانو بودم و تو جنس"نر" بودی...
Design By : Pichak |