منم...دشنام پست آفرینش،نغمه ی ناجور...
تار و پودم همین به جا مانده سایه ای که به زیر پا مانده به کجا می رسد؟ نمی داند! قایقی که در آب جا مانده نه نمی تابد و نه می تابد!! ماه من از شَبَش جدا مانده از منِ سستِ توی آینه ام فقط ابهامی از خدا مانده روح من در مسیر خود به خدا ته بن بست ادعا مانده از شعور حباب ایمانم پَر زدن رفته و "هوا "مانده ته چاه و طناب عفو و من و دست هایی که در حنا مانده
نوشته شده در دوشنبه 92/4/3ساعت
1:0 صبح توسط مریم سیدی زاده نظرات ( ) |
Design By : Pichak |