منم...دشنام پست آفرینش،نغمه ی ناجور...
نباش در پی کتمان که این گناه تو نیست که عشق می رسد از راه و دلبخواه تو نیست... "علیرضا بدیع" ...لختی برای عشقِ بزرگوار: جذب زمین عقلم و رو به سقوط عشق شاید بیفتد از سرم سیب کبود عشق ای کاش عقل آبروداری کند...ولی رفته به چشم عقل من،انگار،دود عشق من تا به حال پشت دلم را ندیده ام! بنداز باز شیر و خط،شاید به سود عشق عقل ای همیشه سدّ راه،ای جلبک مدام! بگذار پاک بگذرد این بار،رود عشق من هرزِ دور گل...ولی...بازم مرا بکار شاید اثر کند به من اصرار کود عشق این من،نه من! آن من،نه من!سر تابه پا دلم!! من ذره ذره عشق شد،سمت فرود عشق
نوشته شده در جمعه 92/5/4ساعت
3:0 صبح توسط مریم سیدی زاده نظرات ( ) |
Design By : Pichak |